![]() ![]() |
|
ميمالف* : غمِ تنهائی !
"غمِ تنهائی" باری دارد
که "تنهائی" در تنها بودن ندارد
"تنهائی" غمباری دارد
اما "غمِ تنهائی" ماورایِ تنهائی ست
("تنهائی" خود به خود جانکاه ست ؛
(اما "غمِ تنهائی" چيز ديگريست؛
تنهائی ماورایِ تحملِ انسان ست
اما "غمِ تنهائی" از تمامِ ماوراء ها می گذرد) .
"غمِ تنهائی" ست که مرا خُرده خُرده ...
ـ آه! که چه بگويم ...
22 آذر 1304 / 12 دسامبر 2024
* بعد از اين تمامِ نوشته هايم را "ميمالف" امصاء میکنم که مرا از بچگی نفرتم بود از "محمد" (به علاوه "باقر") بودنم واز نامِ خانوادگیِ ايل و تباری . ـ م. ايل بيگی